ناتالی می تواند تمام توجهی را که نیاز دارد از والدین ممه روغنی خداپسندش جلب کند
.
ناتالی می تواند تمام توجهی را که نیاز دارد از والدین ممه روغنی خداپسندش جلب کند
دی، رایان و ناتالی با چمدان ناتالی به یک خانه می روند. معلوم می شود که والدین ناتالی در یک تصادف عجیب درگیر شده اند. ناتالی نمی تواند بخوابد و دی و رایان را در اتاقشان ملاقات می کند. آنها او را در آغوش گرفتند و بوسیدند ممه روغنی و اصرار کردند که او می تواند تمام محبتی را که می خواهد از آنها بدست آورد.