یک پرستار ناامید مجموعه چای ارثیه خود را سکس کون روغنی که هیچ چیزی در آن وجود ندارد می فروشد. اما او بدن پرهیاهو داشت، بنابراین قطعاً پیشنهادی برای الاغش ارائه شد. او آن را دوست نداشت، اما نتوانست در برابر برگ های سبز مقاومت کند. او را به پشتش بردم، چند عکس گرفتم و با چهره ای زیبا رفتم.