فلیسیتی از فرصت استفاده کرد و در سکس روغنی داستانی خانه تنها ماند و ...
.
فلیسیتی از فرصت استفاده کرد و در سکس روغنی داستانی خانه تنها ماند و ...
"فلیسیتی از فرصت استفاده کرد و در خانه تنها ماند و یکی از آن آرزوهای پنهانی را که می خواست یک بار امتحان کند، انجام داد. او می خواست که یک بزرگسال چگونه باشد! شاید عجیب به نظر برسد اما او یک نوع آدم کنجکاو است و می خواهد چیزهای زیادی را در زندگی احساس و تجربه کند! فلیسیتی یک لیوان شراب خورد و یک سیگار هم پیدا کرد. او چند سیگار سیگار کشید اما شراب را بیشتر دوست داشت. اما چون اغلب مشروب نمی خورد، او را سرکش و شاخ درآورد و چیزی را که به دستش نزدیکتر بود، سیگارکش را لعنت سکس روغنی داستانی کرد...؛"